من چه میدانم !
حتی ساده ترین مسائل هم مرا در دوراهی عمیقی قرار می دهد که الزام بر ساعت ها تفکر درباره شان دارد ..
پ.ن :
از وقتی که رفتی ، حوصله ی هیچ کاری را ندارم ...
همین طور رضایت نامه ی تازه ترین اردو را می اندازم آن طرف میزم و می روم که دیگر نبینمش ..
شاید این ، آغاز یک دلتنگی باشد .
کسی چه میداند ؟!
من که تا به حال دلتنگ هیچ کس نبوده ام ...